نتایج جستجوی عبارت «سید محمد محسن موسوی 1/6/1341 دبستان ششم بهمن آباده طشک مدرسه راهنمایی ابن‌سینا دبیرستان احمد نی‌ریزی 27/7/1359 هویزه» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید احمدرضا نصیرزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد احمدرضا نصيرزاده »
چهره تابناک و پرفروغ احمدرضا در پنجمین روز از اولین ماه سال ۱۳۴۷ همراه با شکوفا شدن طبیعت و دمیدن بهاران، فضای خانه را که سرشار از محبت اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) بود، نورباران کرد. خانواده‌ای که شهید نصیر زاده در آن پا به عرصه وجود نهاد، فضیلت، معنویت، عشق به قرآن و شور حسینی را از پاکانی چون ملاقاسم که از شیفتگان مکتب قرآن بود، به ارث برده است. در دامان مادری مؤمن و عفیف از برکت...
شهدا سال ۶۲ -زندگینامه شهید سعید بیگی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد سعيد بيگي »
پیامبر (ص) فرمود:‌ هر سعیدی از بطن (رحم) مادر سعید و هر شقی از بطن مادر شقی. علت بروز و ظهور افرادی چون سعید بیگی در عصر حاضر که به تعبیر بزرگی باید آن را عصر امام خمینی (ره) نامید را باید از محیط خانواده و دامن‌پاکی که او را پرورش داده، پی گرفت. بی‌شک خانواده پاک و مسلمان بیگی در تربیت و پرورش سعید خود نهایت دقت را بکار برده‌اند. آن‌ها که در بیستم شهریورماه ۱۳۴۳ این...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید محمودرضا بهرامی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
یوسف گم‌گشته‌ام، ای به خون آغشته‌ام مانده در دشت بلا، آهوی سرگشته‌ام قاسم گلگون قبایم، رود ای به خون بسته حنایم، رود آنان که در وفاداری به عهد و پیمان، نه‌تنها جان، بلکه جسم را هم بی‌نشان پسندیدند، آیا شود که نام بلندشان از لوح دل‌ها بیرون رود؟ حاشا! که رسم روزگار چنین نبوده و چنین نخواهد شد. از میان آن‌ها که یاد زیبایشان بر لوح دل‌ها مانده، قصه محمود رضا بهرامی را که در سال ۱۳۴۴ در شهرستان نی‌ریز...
شهدای سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر عبدالحسین بناکار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
با دیدن چهره‌ات در پشت قاب عکس، دلم می‌لرزد و می‌خواهم در فراق تو اشکی چون سیل از دیده روان کنم، اما عقل نهیب می‌زند؛ او خود راه را انتخاب کرده بود و شهادت را بهترین و نزدیک‌ترین راه برای رسیدن به مقصود می‌دانست. به یاد تو که سال ۱۳۴۴ در شهرمان نی‌ریز، خانه کوچک و ساده ما را منور کردی و با اذان و اقامه، روح و جانت الهی شد؛ ماندیم و ساختیم. عبدالحسین، کودکی را در...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سید مهدی افسر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد مهدي افسر »
یاد پدر، یاد خوبیهاست، راه پدر راه ماندگاری است. تا دنیا باقی است او و راه پررهروش هم باقی است. معلم شهید سید مهدی افسر در آبان ماه سال 1322 در روستای قطرویه، از توابع شهرستان نی‌ریز در خانه سیدی از سادات آل‌رسول(ص) پا به عرصه هستی نهاد. با گذشت روزها یکی پس از دیگری، آثار تفکر و عشق به اسلام در سیمای کودکانه‌اش متجلی می‌شد. نورانیت چهره، صفای باطن و علاقه به قرآن، مسلمان زیستن فردایش را نوید...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید سید نعیم زاهدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد سيد نعيم زاهدي »
سخن از شهیدی دیگر است، شهیدی به خاک و خون خفته از تبار هابیلیان تاریخ، سخن از قطره به دریا پیوسته، سخن از خاک به نور رسیده، سخن از معلم شهیدی است که درراه وصال هر آنچه داشت در پای قدم محبوب ریخت. سید نعیم، ۱۳۳۹/۱/۱۰ در روستای مشکان نی‌ریز، میان خانواده‌ای مسلمان و مذهبی چشم به جهان گشود. در سن شش‌سالگی راهی مدرسه شد و دوره دبستان را در مدرسه شهید آیت مشکان سپری کرد. دوره راهنمایی را...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید رضا اذزیون
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید رضا اذزیون »
سالهاست که پرستوها از خانه پرکشیده‌اند و بسوی آشیان مهر رفته‌اند آسمان از حضور آنان شاد گشته و سخاوتمندانه بر زمین نظر دارد. پرستوی مهاجر ما فروردین سال 1343 در شهرستان نی‌ریز، میان یک خانواده متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران دبستان را در مدرسه فرهنگ شهرستان نی‌ریز گذراند. سپس برای سپری کردن دوره راهنمایی به مدرسه آپادانا وارد شد و برای ادامه تحصیل در دبیرستان شعله ثبت نام کرد. رضا در سالهای نخست تحصیل در سن...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید سید حسن سرپوش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
آنگاه‌که به کوه‌ها می‌نگرم، استواری و پایداری تو در ذهنم می‌آید و آنگاه‌که بر پهنه اقیانوس می‌ایستم و بی‌کرانی آب را به تماشا می‌نشینم، دل دریایی تو در خاطرم موج می‌زند. آن زمان که سرخی شفق بر کرانه ساحل خود را نشان می‌دهد، ناگهان فرق شکافته تو که تراوش خونش چهره زیبایت را رنگین ساخته مرا با خود به دوردست‌ها می‌برد و یاد سید حسن را دوباره در جمع دلدادگان زنده می‌کند. همان سیدی که سال ۱۳۴۰ در نی‌ریز،...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیرضا اکرامپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
ای رفیق! همچون قاصدک‌های عاشق به پرواز در آی و نظاره کن به خون نشستن آلاله‌های سرخ‌رنگ سرزمین ایران را که آواز ملکوتی فرشتگان را زمزمه می‌کنند و در سودای وصال دوست،‌ سر و جان را یک‌باره به بازار شهادت می‌برند. از میان آن قاصدک‌ها، می‌توان یکی چون علیرضا اکرام پور را به شمار آورد. همانی که در اولین روز از زمستان سال ۱۳۳۶ سرمای طبیعت را با نفس گرم خود طراوت بهاری بخشید و فضای خانواده مذهبی...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید مرتضی دیرمجال
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد مرتضي ديرمجال »
شهیدان مست جام لایزال‌اند                                    فرشته صورت و عرشی خصال‌اند هر بامداد که سپیده صبح در افق جلوه‌گر می‌شود، دست لایزال الهی دفتری نوین را برای ثبت وقایع هستی می‌گشاید. آنگاه‌که این دفتر را ورق می‌زنیم، در ۱۳۳۸/۱/۱۰، فصلی جدید را می‌یابیم که با تولد نوزادی زیبا در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین گشوده شده است. در سرگذشت او می‌خوانیم،‌ به عشق امیر...